Web Analytics Made Easy - Statcounter

کیومرث پوراحمد دانش‌آموخته رشته کارگردانی سینما بود و فعالیت هنری خود را با نقدنویسی آغاز کرد و در قدم بعدی وارد سینما شد.

کیومرث پوراحمد کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تدوینگر و تهیه‌کننده ایرانی اهل نجف آباد اصفهان بود که در ۲۵ آذر ۱۳۲۸ متولد شد و در ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ دارفانی را وداع گفت.

پوراحمد دانش‌آموخته رشته کارگردانی سینما بود و فعالیت هنری خود را با نقدنویسی آغاز کرد و با دستیاری در مجموعه تلویزیونی آتش بدون دود وارد سینما شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی به کارگردان فیلم‌های قصه‌های مجید، خواهران غریب و اتوبوس شب مشهور است. پور احمد آثار ارزشمندی را در کارنامه هنری خود دارد و پرونده باز است، یکی از فیلم‌های جشنواره چهل و یکم فجر و آخرین اثر او بود. همچنین پوراحمد فیلم شب یلدا را با الهام از زندگی خود ساخته و شرح حال خود را در کتاب  «کودکی نیمه‌تمام» گردآوری کرده است.

از قصه خیابان دراز تا پرونده باز است

کیومرث پوراحمد دارای فیلمنامه‌های متعددی مانند پرونده باز است، نگهبان شب، تیغ و ترمه، جمشیدیه، رضا، کفشهایم کو؟، ۵۰ قدم آخر، پرانتز باز، برج، اتوبوس شب، نوک برج، گل یخ، شب یلدا، سرنخ، خواهران غریب، به خاطر هانیه، نان و شعر، سفرنامهٔ شیراز، صبح روز بعد، شرم، قصه‌های مجید، شکار خاموش، لنگرگاه، گاویار، شکوه زندگی، آلبوم تمبر، بی‌بی چلچله، تاتوره، باران، تابستان سال آینده و قصه خیابان دراز است.

پوراحمد بهترین کارگردان جشنواره فیلم فجر

پور احمد در رشته هنر جوایز بسیاری را از آن خود کرده است که  سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر برای فیلم خواهران غریب، جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فیلم پنانگ برای فیلم خواهران غریب،  تندیس بهترین فیلم جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران برای فیلم شب یلدا، تندیس بهترین کارگردانی و تندیس بهترین فیلم‌نامه جشن خانه سینما برای فیلم اتوبوس شب، جایزه بزرگ هیئت داوران جوایز آسیا پاسیفیک برای فیلم اتوبوس شب، جایزه پروانه زرین بهترین کارگردانی جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان برای فیلم اتوبوس شب، بهترین کارگردانی جشنواره بین‌المللی فیلم خروس طلایی برای فیلم اتوبوس شب و جایزه ویژه بهترین فیلم‌نامه جشنواره بین‌المللی فیلم رشد برای فیلم صبح روز بعد برخی از جوایز ارشمند این هنرمند است.

واکنش برخی از هنرمندان به در گذشت کیومرث پور احمد

از این رو برخی از هنرمندان در واکنش به فوت کیومرث پوراحمد هنرمند کشورمان در فضای مجازی نوشتند:

امیر غفارمنش در  صفحه اینستاگرامش نوشت: خداحافظ آدم حسابی...

الهام پاوه نژاد هنرمند سینما، تلویزیون و تئاتر کشورمان نوشت: بدرود خالق زیبایی‌های کودکی و نوجوانیم...

مژده لواسانی مجری تلویزیونی کشورمان نوشت: نسل من شوق تماشای قصه‌های مجید رو فراموش نمیکنه...

رضا توکلی بازیگر سینما تلویزیون در صفحه اینستاگرامش نوشت: قصه‌های مجید هم پایان یافت...

پژمان بازغی بازیگر و مجری مشهور سینما تلویزیون نوشت: دل سینما برای شما تنگ خواهد شد...

 

همچنین سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی نوشت: «انا لله و انا الیه راجعون» خبر درگذشت کیومرث پوراحمد کارگردان بزرگ و بلند آوازه سینمای ایران بسیار دردناک بود. خاطرات تصویری ما مملو از تصاویر فیلم‌هایی است که این سینماگر برجسته در گنجینه بصری سینمای  ایران به یادگار گذاشت. شیرینی «قصه‌های مجید»، شکوه «بی بی چلچله»، لطافت «خواهران غریب»، شاعرانگی «نان و شعر»، زیبایی «شب یلدا» و روایت رشادت در «اتوبوس شب»، همگی آثاری هستند که چندین نسل با آن‌ها خاطرات فراوانی دارند.

ضایعه درگذشت این سینماگر برجسته را به خانواده بزرگ سینمای ایران تسلیت گفته، برای آن مرحوم غفران الهی و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت دارم.

انجمن بازیگران سینمای ایران

در متن پیام تسلیت انجمن بازیگران سینمای ایران آمده است: «بازگشت همه به سوی اوست بسیار تاسف‌انگیز است که بهار را با از دست دادن یکی از هنرمندان ارزشمند کشورمان آغاز می‌کنیم. جناب کیومرث پوراحمد کارگردان توانا و باسابقه سینما و تلویزیون از میان ما رفت و به جاودانگی پیوست. شورای مرکزی انجمن بازیگران سینمای ایران، در گذشت این هنرمند خاطره ساز را به خانواده محترم ایشان، همکاران گرامی در انجمن صنفی کارگردانان سینما، جامعه هنری و تمامی یاران و دوستداران گرامی ایشان تسلیت عرض می‌کند»

پیام تسلیت خانه سینما

در این پیام آمده است: «خانه سینما درگذشت تهیه کننده، نویسنده و کارگردان پیشکسوت سینمای ایران زنده‌یاد کیومرث پوراحمد را به خانواده محترم ایشان و اعضای محترم جامعه اصناف سینمای ایران تسلیت گفت.»

دبیر جشنواره فیلم فجر

در پی درگذشت کیومرث پوراحمد کارگردان محبوب کشور مجتبی امینی دبیر چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر پیام تسلیتی منتشر کرد. در متن پیام مجتبی امینی آمده است: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثمَّ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ بار دیگر ماتمی جان‌کاه سینمای ایران را در اولین روز‌های بهار به شوکی بزرگ فرو برد. اینجانب به عنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ سینما ضمن عرض تسلیت و همدردی با بازماندگان به ویژه خانواده محترم ایشان صبر جمیل و برای آن مرحوم غفران واسعه الهی مسئلت می‌دارم.»

انجمن سینمای جوانان ایران

در متن پیام این انجمن آمده است: «قصه‌گوی «قصه‌های مجید»، راویِ مهربانِ «خواهران غریب» و تسخیرکننده به جادوی «اتوبوس شب»؛ آموزگار زنده‌نام و زنده‌یاد سینما، به دیدار حق شتافت؛ جای خالی‌اش در سینمای با اصالت ایران تا همیشه باقی‌ست. انجمن سینمای جوانان ایران، فقدان سینماگر پیشکسوت کیومرث پوراحمد را به خانواده گرامی این هنرمند و تمامی دوست‌داران و اهالی سینما، تسلیت می‌گوید. روحش شاد و یادش گرامی.»

پیام تسلیت وزیر میراث فرهنگی

عزت‌الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی در پیامی نوشته است: «درگذشت غمبار کارگردان توانای سینما، کیومرث پوراحمد موجب تاثر عمیق دوست‌داران ایشان شد. روحش شاد. در میان انبوهی از فیلم‌های مطرح کارگردانان بزرگ در سال ۷۴ سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به خاطر «خواهران غریب» را حق مسلم او می‌دانستم هرچند که در تصمیم هیات داوران هم دخالت نمی‌کردم.»

پیام تسلیت رئیس سازمان سینمایی

محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی با انتشار پیامی درگذشت کارگردان باسابقه سینمای ایران مرحوم کیومرث پوراحمد" را به جامعه سینمایی و هنری کشور تسلیت گفت. در این پیام آمده است: «انالله و انا الیه راجعون امروز سینمای ایران به سوگ هنرمندی پیشکسوت و نام آشنا «کیومرث پوراحمد» نشسته است. هنرمندی خاطره‌ساز و فیلمسازی خوش فکر و موفق که توانست با آثارش چند نسل را با خود همراه کند و پوراحمد یکی از فیلمسازان مطرح سینمای معاصر است. از خداوند منان برای این عزیز سفرکرده آرامش ابدی، رحمت و غفران الهی برای بازماندگان آن مرحوم صبر و شکیبایی خواستارم.

منبع: پول نیوز

کلیدواژه: سینما سینما خانگی کارگردان کارگردان سینما کارگردان ژاپنی کارگردان تلویزیون بهترین کارگردانی جشنواره کیومرث پوراحمد کارگردان جشنواره بین المللی فیلم بهترین کارگردان خواهران غریب سینمای ایران جشنواره فیلم قصه های مجید پیام تسلیت فیلم فجر شب یلدا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۷۶۳۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟

فریدون جیرانی در آخرین گفت‌وگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیه‌کننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامه‌نویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.

در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دوره‌های پس از آن پرداخته‌اند.

به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبت‌های جیرانی و ابوالحسن داوودی را می‌خوانید و می‌بینید:

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

در تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود

*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه این‌جور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.

داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذاب‌تر و قابل قبول‌تری نشان می‌داد.

در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود

*چهره را خیلی عوض کرد.

داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر می‌آید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را به‌نوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشه‌اش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترین‌شان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت می‌آیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست می‌توانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. به‌خصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخورد‌های خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود. شمشیر دولبه‌ای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود می‌آورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.

جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

در واقع شاید مهم‌ترین مساله‌ای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان می‌بینیم خسارت‌هایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتی‌ترین جشنواره‌های دنیا محسوب می‌شود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سال‌های سال همه درگیرش بوده‌ایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمه‌هایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛

یعنی بین حاکمیت و مردم و به‌خصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار می‌کند تا چهره‌ای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که می‌تواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت به‌خصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.

یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمده‌تر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستن‌هایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی می‌خواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب می‌شود و این می‌شود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد به این دلیل که نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند

این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمی‌گردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پل‌هایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمی‌تواند آن‌ها را بسازد؛ بنابراین روزبه‌روز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گران‌تر و غیرقابل ساخت‌تر می‌شود و به جایی می‌رسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهاد‌های سازنده هم خارج می‌شود. چون این‌ها مخاطب ندارند.

در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهم‌ترین بنیاد تقویت‌کننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟

محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید جواب نمی‌دهد

سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهاد‌های مختلف بوده و سرمایه‌هایی که بیشتر سرمایه‌های دولتی بوده‌اند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیده‌اند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیده‌ام-، اما کسانی که دیده‌اند به جز یکی دو مورد بقیه‌شان هیچ‌گونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخاب‌شده که پول بدهند.

کسانی که تصمیمات فرهنگی می‌گیرند با شرایط و کسانی روبه‌رو می‌شویم که همان مثال معروف را به یادمان می‌آورند که بر سر شاخ نشسته‌اند و بن می‌برند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریک‌کننده که پیش گرفته‌اند، فرار به جلویی که می‌بینیم که روزبه‌روز بیشتر می‌شود، این لجبازی از طرف تمام تصمیم‌گیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی می‌رسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان می‌کند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را می‌خواستیم.

این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید، به نظر می‌آید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبه‌رو شود، چیزی که فکر می‌کند می‌تواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمی‌دهد. این در سینما جواب نمی‌دهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفته‌اند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمده‌ترین‌شان است.

در بین محصولاتی که تولید می‌شود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعی‌ها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارت‌های دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل می‌شود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمی‌دانند چه‌کارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.

اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهه‌های ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد می‌تواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان می‌دهد]، جامعه‌ای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقه‌های مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم می‌تواند به حاکمیت و جریان بین‌المللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه می‌کنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.

دیگر خبرها

  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • کدام فیلم‌های سینما به جامعه کارگری ادای دین کردند؟
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • سکانس‌هایی از فیلم تورقوزآباد
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟